در دنیای استارتاپی تعاریف متعددی وجود دارند و دانستن آنها برای اعضای اکوسیستم لازم و ضروری است. یکی از اولین واژگانی که احتمالا بلافاصله بعد از ورود به محیط استارتاپی با آن برخورد خواهیم کرد، اصطلاح شتابدهنده است. اکثر کارآفرینان و صاحبان کسبوکار در مرحلهای از توسعه کسبوکارشان به خدمات شتابدهندهها نیاز پیدا خواهند کرد. علاوه بر شتابدهنده، محیطهای دیگری نیز در اکوسیستم استارتاپی تعریف شده اند که ویژگیهای خاص خود را دارند. انکوباتورها، استارتاپ استودیوها و استارتاپ فکتوریها نمونههایی از این موارد هستند.

۳ گام اساسی در طرح ایده های موفق استارتاپی
اگر در آغاز این مقاله به شما بگوییم که حدودا هفتاد درصد از کارآفرینان ایالات متحده آمریکا کسب و کارشان را از خوابگاههای دانشجویی و بدون اجاره دفتر کار شروع کرده اند، باور میکنید؟
در سال ۲۰۱۹، مجله فوربز (Forbes) فهرستی از بزرگ ترین شرکت های عرصهی تکنولوژی که تحت عنوان غول های فناوری شناخته شده بودند را منتشر کرد. اغلب این شرکتها در قالب استارتاپهای کوچک فعالیت خود را آغاز کرده بودند. از نمونههای مشهور این غولهای فناوری میتوان به فیسبوک اشاره کرد که از شبکه مدارس خصوصی و با بودجه صفر شروع به فعالیت کرد یا گوگل که منشا آن یک پروژه تحقیقاتی بود که توسط دو تن از دانشجویان دانشگاه استنفورد مطرح شده بود.
پیش از شروع بخش اصلی این مطلب توجه شما را به یک سوال مهم که قبل از ایدهپردازی در مورد کسبوکارتان باید از خود بپرسید جلب میکنیم و به شما کمک میکنیم تا از اشتباهات اساسی که بیش از شصت درصد کارآفرینان در انتخاب راهشان مرتکب میشوند و موجب عدم سوددهی کسبوکار آنها در یک تا چهار سال اولیه شروع رسمی فعالیتشان میشود، بپرهیزید.
چرا کسی تابهحال ایده شما را مطرح نکرده است؟
این اولین سوالی است که قبل از شروع کسبوکارتان باید از خود بپرسید. آیا کسی قبل از شما ایدهای مشابه طرح مورد نظر شما را اجرا کرده است؟ اگر نه، دلیل آن چیست؟ این اولین سرنخی است که راه را برای شما مشخص میکند. پاسخ صحیح به این سوال از صرف زمان و هزینهی نابجا برای یک ایده نادرست جلوگیری میکند.
چرا پاسخ به این سوال مهم است؟ میلیون ها انسان خلاق و ایده پرداز در سرتاسر دنیا وجود دارند که همزمان به راه اندازی استارتاپهای مختلف فکر میکنند و ایده های متنوعی در ذهن آنها شکل میگیرد که ممکن است تا حد زیادی به ایده شما شبیه باشد. کافیست فقط در گوگل سرچ کنید تا نمونههای شکست خوردهی ایده مورد نظرتان و یا برعکس، نمونههای موفق آن را ببینید. اگر همه کسبوکارهای مشابه ایده شما شکست خورده اند حتما در بازار تقاضایی نداشته اند و یا اصلا قابل پیادهسازی نبودهاند. دومین دلیل اهمیت این سوال مربوط به نرخ بالای شکست استارتاپها است که در سال ۲۰۱۹، در ۴۹% از آنها اتفاق افتاده است.
۳ مرحله ارزیابی پتانسیل موفقیت ایدههای کسبوکار
۱.ارزیابی نیاز مشتریان
برای انجام این بررسی حتما نیاز به استخدام یک کارشناس بازاریابی ندارید! حتی با یک تحقیق ساده توسط افراد غیرمتخصص هم میتوانید به جواب این سوال برسید. قبل از ایجاد استارتاپ مدنظرتان کارهای زیر را انجام دهی:
یک لیست از تمام مسائل و مشکلاتی که ایده شما برطرف میکند تهیه کنید و سپس برآورد کنید که چه تعداد از مردم با این مشکلات مواجه اند و به تفضیل ویژگیهای آن افراد( مثل سن، جنسیت، محل سکونت و سطح درآمد آنها) را بررسی کنید. حالا شما فرضیههای مشخصی از مخاطبان هدفتان را طرح کرده اید
حالا نوبت به مرحله بعد میرسد. فرض کنید که نماینده گروههای مختلف مشتریانتان هستید و ارزیابی کنید که هر یک از مشکلات فهرست شده تا چه حد برای شما جدی است؟ در این مورد می توانید از مقیاس ۱۰ درجهای امتیازبندی استفاده کنید.
مشکلاتی که کیفیت زندگی شما را کاهش میدهند و برای حل آنها حاضرید خرج کنید، امتیاز ۱۰ و مشکلاتی که خود به تنهایی و بدون پرداخت هزینه میتوانید آنها را حل کنید، امتیاز ۰ میگیرند. در پایان این مرحله اگر ایده شما امتیاز بالایی گرفت میتوانید وارد مرحلهی بعد شوید.
۲.ارزیابی تکنولوژی
چگونه به ایده های تجاری دست یابیم؟ ویلیام آرتور وارد در این مورد گفته است که “اکر بتوانید چیزی را تصور کنید، میتوانید آن را به واقعیت بدل کنید.”
با این حال در محیط انبوه کسبوکارهای فناورانه، نباید از تحولات تکنولوژی و کاربرد آنها غافل بمانید. اگر ایده منحصر به فردی در زمینه کمک به مردم در ذهن دارید و تا پیش از این کسی آن را پیادهسازی نکرده است، ممکن است به این خاطر بوده باشد که هزینه راهاندازی این ایده برای آنها زیاد بوده است.
در نظر بگیرید که چه فناوری هایی برای اجرای ایده شما ضروری است و اگر در حال حاضر وجود ندارند باید در وهله اول هزینهای را جهت توسعه آنها در نظر بگیرید.
شرکت اوبر(Uber) به عنوان یک مثال عینی در این مورد مطرح میشود. در سال ۲۰۰۹ شرکت اوبر به عنوان کمپانی ارائه دهنده خدمات تاکسیرانی که از یک اپلیکیشن مناسب بهره میگرفت، در ایالات متحده آمریکا شکل گرفت. اوبر هیچگاه نمیتوانست به بزرگترین سامانه درخواست تاکسی آنلاین تبدیل شود، اگر زیرساخت های فناوری ردیابی موقعیت مکانی ، اینترنت پرسرعت، موبایل های نسل جدید و سیستم بانکداری مجازی در سال ۲۰۰۹ فراهم نبود!
شرکت هایی مثل گوگل با داشتن واحدهای بزرگ تحقیق و توسعه، میتوانند هزینههای چشمگیری را به تحقیقات در زمینه پیشرفت تکنولوژی و فناوریهای نوین اختصاص دهند. سیستم های هوش مصنوعی موتور های جستجوی گوگل و گوگل گلاس(Google Glass) نمونههای خوبی برای چنین سرمایهگذاریهای عظیمی هستند. اما وقتی صحبت از استارتاپها میشود، همیشه بهتر است از فناوریهای موجود استفاده کنید، حتی از آخرین دستاوردهایشان.
در این مرحله سعی کنید از تمام ساختارهای فناورانهای که به پیادهسازی بهتر ایدهی شما کمک میکند بهره بگیرید
۳.ارزیابی بازار
چطور ایدهای را مطرح کنیم که احتمال شکست آن بسیار کم باشد یا اصلا احتمالی برای شکست آن وجود نداشته باشد؟
تحقیقات بازار(Market research) یکی از مهمترین گامها در ارزیابی ایدههای استارتاپی است. حدود ۴۹% از استارتاپها به دلیل عدم وجود نیاز بازار برای ایدههایشان شکست میخورند.
در دنیای تجارت همه چیز با پول قابل اندازهگیری است. ایده شما در صورتی موفق خواهد بود که تعداد قابل توجهی از افراد حاضر شوند برای آن هزینه کنند. پس قبل از اینکه کسبوکارتان را شروع کنید، باید بدانید که چه تعداد از مردم جذب وعده کالا و خدمات شما خواهند شد و چه مقدار پول میتوانید از آن به دست بیاورید.
برای تخمین اندازه بازار، میتوانید با ارزیابی کسبوکار های مشابه فعالیت خودتان، روند تقاضا را محاسبه کنید و از رشد نرخ بازار مطلع شوید. در نظر داشته باشید که همیشه در بازار برخی رقبا وجود دارند که باید برای افزایش سهم بازارتان از آنها پیشی بگیرید. پس با بررسی نمودار های آماری در زمینه کسبوکارهای مشابه خود، میزان رقابتپذیری طرح خود را ارزیابی کنید. در این مقاله به سه گام مهم در بررسی پتانسیل موفقیت ایدههای استارتاپی شما پرداختیم و مثالهایی از آن را برایتان عنوان کردیم. در ادامهی این مقاله به شما خواهیم گفت که چگونه کسبوکارتان را از صفر شروع کنید.
0 دیدگاه